یکباره ممکن است صید ساده ترین کلماتی شوی که پیش از آن بارها گفته بودی، و سرسری هم نگفته بودی! اما دلت به قلابشان گیر نکرده بود. اینگونه که هم سوال بشوی و هم مست باشی. از فهمیده و نفهمیده ات مست شوی و این دو ضد، دلت را از جا برکند.

در دعاها بارها خوانده بودی و بدیهی می دانستی معنای عفو را و مراد از ذنب را. اقرار به ذنب نزد خدا و وسیله قرار دادن این اقرار. اما یک باره از خود پرسیدی چرا اقرار به ذنب؟ و مثلا اقرار به معصیت نه. ذنب چه فرقی دارد با معصیت و سیئه؟

ما همه را در فارسی به گناه ترجمه می کنیم و اینچنین است که از تمام این کلمات یک فهم واحد داریم و این است معضل زبان. ذنب با معصیت و سیئه فرق دارد. ذنب یعنی دنباله. دنباله ی عمل. اثر سوئی که پیامد عمل است. نه خود آن عمل. اگرچه هر عملی، خود نیز ریشه هایی دارد و در قیاس با آنها ذنب است.

ذنب یعنی دقیقا هر آن چه گریبانگیر ما می شود. یعنی آن لحظه هایی که ناگهان ضربه ای فرود می آید و ما نمی فهمیم از کجا خورده ایم. یعنی در لحظه ای حساس که باید یک تصمیم قاطع گرفته شود اشتباه می کنیم و از اشتباه بدیهی خود هاج و واج می مانیم. ذنب یعنی زوال عقل که پیامد هر عملی است که با علم به اشتباه بودنش انجام می دهیم. یعنی غفلت که اندک اندک دل را می پوساند. یعنی زنجیره ی به هم پیوسته و تمام نشدنی علت و معلول ها که تو را توان مقابله با آن ها نیست. یعنی بنای وجودت که ذره ذره از اعمالت و آثارشان شکل می گیرد و در حال شدن است؛ آجر بر آجر. و در اینجاست که محال به نظر می رسد قطع این سلسله یا اصلاح آن. اصلا مگر آثار محو شدنی اند؟ 

در این میانه اما عفو معنای ویژه ای پیدا می کند. عفو به معنای قصد است. وقتی می گویی الهی العفو، یعنی خدای من، قصد مرا کن! قصد کند که چه شود؟ که ذنب را از میان بردارد. دنباله و اثر سوء اعمال را محو کند. یعنی قصدش، رشته ی علت و اسباب را  برهم بزند. اصلا رشته را به دست بگیرد و قصد کند که خودش قصد تو باشد.

و فقط کافی است اقرار کنی. یعنی خودت را آنگونه که هستی، بر او عرضه کنی. با جمیع ذنب و دنباله ات! و با همه پشیمانی ات. و اگرچه که او علم محض است، اما این عرضه کردن، انکشاف تو، خودت راست. و نظر به نسبتت با او. و آنگاه تمنای قصد او.

 

إِلَهِی کَأَنِّی بِنَفْسِی وَاقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ فَقُلْتَ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِکَ إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بِذَلِکَ وَ إِنْ کَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِی وَ لَمْ یُدْنِنِی مِنْکَ عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَیْکَ وَسِیلَتِی

 

 


مشخصات

آخرین جستجو ها